عوامل وانگیزه های عمدۀ قیامها وانقلابها ی خودجوشقسمت..(6)
حسن پیمان حسن پیمان




 

مکث موجز پیرامون برخی دیدگاه های مخالف وموافق

نظام مردم سالاری فدرالی درافغانستان

 

 

 

  مقابله باپاکستان

این ملک تورک وتاجیک وهزاره وا فغان ا ست

غیرت و احد  شیران و جنگ با پاکستان  است

ای  خلق غیور خیزید به  پا دست  به  دست  هم

از مون  بزرگی از  ننگ و غیرت  نیاکان  است

حسن پیمان"و"     

پانزده-انگیزه ها:-تأریخ پرتپش مملو ازفراز ونشیب کشورما شاهد بسا جنبشهای ملی وازادی خواهانه واستقلال طلبانه مقابل اشغال گران واجنبیان وازخیزشهای ضد استعماری گرفته تا جنبشهای ملی ودموکراتیک وتحول طلبانه ومشروطه خواهانۀ ضددکتاتوری واستبداد قرون وسطائی فیئودالی ونیمه فیئودالی واشرافیت وضد سلطنتهای مستبده ومطلق العنان زمامداران قبائیلی را؛بیان نموده و ویژه گیهای گونگون ناشی ازانواع ستمهای ملی وطبقاتی -استثماری واستعماری تحمیلی را وسیعأ ازخود انعکاس میدهد؛که به گونه های مختلف خصوصیات وویژه گیهای مختلف خودرو خودجوش را به خودگرفته ا ست.وبا پیروزی های نسبی وبا شکستها وسرکوب گریهای موئقت یا دائیمی درطی بش از260 سال زمامداریهای طرازقبائیلی درتأریخ زرین وپرتلاطم وبا قلب ا تشین وناقرار میهن مان افغانستان بطورشفاف ثبت گردیده است.واما این جنبش امروزی به اصطلاح خودجوش داخلی که چندی پیش ظاهرگردید که ظاهرأریشه درهمان جنبشهای خودجوش ضداستعماری دارد وحرکتیست عمدتأ برضدپاکستان ونظامیان خون اشام وتیروریستهای  ان  که انگیزۀ اصلی ان راکت اندازیها وکشتارهای غیرنظامی درولایات کنرا ونورستان وبرضد اعمال مداخله گرانه وماجرا جویانه جنگ طلبانه وجنگ افروزانۀ پاکستان درداخل خاک افغانستان به ویژه بالای قریه جات هم مرز با قرأ وقریه جات چترال وبا جور انطرف مرز دیورند است که ؛درست ازهمین راه بسوی صفحات شمال کشور ازطریق ارتفاعات بلندپامیر،بدخشان ،تخار،قندز سمنگان ،مزارشریف،سرپل وکوهستانات میمنه ،بادغیس ،غورات وهرات تابه سرحدشمالی کشور الا تورکمنستان،قرغیزستان وقزاقستان؛ازطریق همین راه به پاکستان وصل وپیوند میخوردکه  به کیلومترها بداخل خاک افغانستان تجاوز نموده وپیش امده است. وبراساس یک گذارش "کمیتۀ حقوق بشر-فارو" در12/سپتمبر/12؛بیش از27 هزار کیلومترساحات سرحدی ماباپاکستان به حیث منطقۀ فعالیت تیروریستهای پاکستانی رسمأ شناخته شده است وبه دستور شبکۀ تیروریستی استخباراتی پاکستان "-ای-اس-ای"-درهمین ساحات سرحدی کارگاه ها ودستگاه ها وفابریکه های مختلف اسلحه سازی به تولید اسلحه برضدافغانستان مصروف هستند.وقرارگاه ها وتانه های امنیتی خودرا افراز نموده وبه مثابۀ پایگاه نظامی با انواع سلاحها مجهزواکمال گردیده است.ومردم این مناطق روزانه به ده ها تن تلفات ازمدت دوسال به این سو ازمسکن ابائی خود به کوچهای اجباری درتحت راکت بارانیهای پاکستان وادارساخته شده اند وبجای خانه های مردم با توزیع تذکره ویا شناسنامه ی تبعیت به طالبان وتیروریستان پاکستانی وشبکۀ حقانی درانجا ها مسکون ومتوطن ساخته شده وخانه های مردم بومی نورستان وکنرا توسط پاکستانیها اشغال وبه مراکزتولید وپراسس وقاچاق مواد مخدروهیروئین مبدل گردیده است که به حمایت احزاب تندرو اسلامی وجهادی ونظامیان تیروریست پیشۀ-ای-اس-ای- کنترول این مناطق به  دست طالبان سپرده شده است.وکاروانهای انتقالاتی دشمن دراین مناطق با عبورازمرز به رسمیت شناخته شدۀ "دیورند"بین افغانستان وپا کستان بطورنارمل بدون کدام دغدغه مانند خاک خود وبدون احساس خطر درجریان بوده وفعال ساخته شده است.که این پلان شوم توسط انگریزها برای تجزیۀ افغانستان وگسترش وتوسعۀ هرچه بیشترخط مرز دیورند  توسط مزدور حلقه بگوش وزرخرید خود پاکستان؛ازمردم افغانستان انتقام میگیرد.وبر اساس گذارش خبررسانی"8-صبح-/16/اکتوبر/12"فتوای اخیری عمران خان کریکیت باز ومفتی نوظهورپاکستان انگریزی ؛ فتوا داده است که."جنگ با افغانستان جهاد است.."؛وبه این ترتیب بازار دین فروشی وتجارت جهادیون اسلامیرا که تحت حمایت مستقیم مالی عربستان سعودی مرکزرهبری کنندۀ اسلامی درجهان وپاکستان اسلامی ان رونق بی نظیری یافته است؛بی ارتباط نیست که سوکسی ضد پاکستانی وحامیان عربی ان وروحیۀ ضدطالبی وتیروریستی اسلامی را به خشم توفنده وبه امواج خروشان بیباک وسرکش توده ای این سرزمین به خون نشسته واستخوان شکسته را به اوج خودنرساند.که دارد با شیوۀ نیاکانی ان با دشمنان اشتی ناپذیر وسوگند خورده پاکستان تیروریست جهادی اسلامی واعراب فحاش وهابی ان بسان سیل خروشنده ی توفانزا وروفنده بپا میخیزند واین دال خوران وغلام غلامان را با سائیر خس وخاشاک تیروریست ان ازاین ملک بروفند وبمانند مردم غیور وبیباک صفحات شمال کشور دردهۀ پیش برده دوباره برجایش بنشانند واین بارهم عاقبت تادریای سند درانجا غرق کنندکه دور ازامکانات هم نیست.این حرف احساساتی نیست ؛هرگاه مردم ماهمسوئی ووحدت اهنین خودرادر سرارکشورحفظ وبا قوای وطنپرست رزمی ملی نظامی  وحامیان ان تصمیم بگیرند هرگز دور ازامکان نیست!. وهرگاه برای یک لحظه ازحرفهای احساساتی بگذریم وسوالات اساسی را چنین مطرح کنیم که: یک :-ایا این جنبش نیز واقعأ خودجوش بوده است؟- دو:-ویک صبغۀ ملی وشکل"نیاکانی"را داشته است؟-سه :-ومردم ما واقعأ اگاهانه باهم متحد گردیده اند؟ چهار:--وازتمامی اقشار وطبقات جامعه با طیف وسیع ان ازهمه ملیتها واقوام باهم مسئولانه جمع ومتحد گردیده ومشت واحدی را تشکیل داده بودند؟-پنج:--وتا چه میزان ومقاومت وبقا وتوانائی با پیشرفته ترین سلاح های اتومی پاکستانی دارند که دراین روزها تمرین طیارات بی پیلوت خودرا نیز براه اندخته است؟-شش:--وایا واقعأ تمام مردم افغانستان بشکل گسترده وسراسری ازاین خیزشهای مقاومت جویانه حمایت وپشتیبانی مینمایند.؟-هفت:--وبویژه (هوا خواهان الحاق طلب باپاکستان!؟) وگروهکهای نژاد پرست"لروبر پشتون!؟"وتوسعۀ مرزالا دریای سند وپنجاب که شعار های مبرم روزشان است درچنین خیزشها وجنبشها میپیوندند؟-هشت:--وانرا تأید مینمایند که برضد باورها واهداف شان است؟--نه :-وآیا به ابعادخارجی نیزکدام حمایه گری بشمول قوای ائتلاف بین امللی به اصطلاح ضد تیروریسم وجامعۀ جهانی ونهاد های مدنی موجود است وکدام ارتباطی وجود دارد ویاندارد؟ وبسا سوالهای از این دست موجوداست که برسرراه این خیزشهای ضدپاکستانی مردم ما قرار میگیردکه باید بالای ان مکث وچگونگی ماهیت ان بررسی وبه مردم برملا گردد.که ازطرف رهبری این جنبشها اگرموجودباشد تاکنون و هیچگونه طرحی واظهارنظری ویابرنامۀ رهبردی که محلل همچوسوالات باشد به پیشگاه مردم ما ارائه نگردیده است.ایا این جنبش با همان یک حرکت واقدام خود ظاهرگردیده وبعدأ به ان بسنده نموده است ویا به کدام موقف وموضع دیگرقرار گرفته است یا نیست که زیر سوالات متعددی قرارگرفته است.1

شانزده-یک نگاه گزرابه قیامهای توده ای ضدپاکستانی:-همه شاهد هستند که چندی پیش شعارهای نهایت تعجب اوری واحساساتی گونه که دربرخی نواحی کشوربرپاشد وبا بیل وکلند وغولک ،پلخمان یا فلا خون،چوب وتبروتیشه وغیره وسائیل ابتدائی دست داشته براه افتیده بود واینکه به کجا رسیده است؛چندی پیش سروصدا های بلند گردیده وبه خاموشی گرائید.که به این ارتباط گذارشی براساس"پامیر-آ-اف-جی-"شخصی بنام اقای"بسم الله خان"رئیس حزبی بنام "وفاق ملی 40 هزار نفررا منسجم واماده نموده برای مقابله با حملات راکتی پاکستان درولایات کنرونورستان در"17/سپتمبر/12"قرار بود"به ولایت کنرا اعزام کند وازاین طریق میخواست که گویا"وحدت  ملی را تمثیل وایجاد نماید"وی گفته است که:"این حرکت انسجام وحدت ملی مارا نشان میدهد وما میخواهیم فرهنگ پدران خودرا زنده کنیم که درصورت تجاوز بیگانه گان یکی هستیم وازوطن دربرابرمتجاوزین با یک مشت اتحاد میکنیم وزیریک لوای اسلام میرزمیم..و.."وهمچنان شخصی بنام اقای "ایام الدین وطندوست"که خودرا "رئیس شورای اجتماعی حفاظت ازورثۀ شهدا وقشراسیب دیده گان افغانستان" معرفی میکند که قرار بود درهمین تأریخ نیز دراولین گروپ به ولایت کنرا برود؛بهترین سلاح را تقوا وپرهیزگاری دانسته وبه اژانس خبری پژواک گفته بودکه:"به مثل نیاکان وپدران خود بابیل وکلند،شمشیر،غولک وپلخمان بخاطردفاع ازکشورخود بسوی کنرحرکت میکنیم تا نشان بدهیم که افغانها هیچگاه نمیخواهند که کشورشان مورد تجاوز قراربگیرد..."--این پدیدۀ جدید نیز نماینگرانست که دراین کشورنابسامان وبی سروپا صدها دست مرموز ویا هم غیرمرموزملی ویا خودرو خودجوش وبویژه شرائیط ناراض کننده وروگردان شده اززمامداران حاکم قبائیلی شرائیط"عینی"انقدربرای همچو حرکات وجنبشها اماده گردیده است که هرکس هرانچه بخواهد میتواند با به عقب کشانیدن کتلۀ براحتی اورا به منصۀ عمل بگذارد بیدون انکه درسروسامان دادن ورهبری داهیانۀ وسالم این خیزشهای ملی( شرائیطذهنی) ان (یعنی یک حزب نیرومند   سرتاسری که    پشتیبانۀ   وسیع  توده های    ملیونی و  اکثریت   عظیم جامعه را باخود داشته باشد)  .اما این طرح ها وشعارهای احساساتی که ما"وحدت ملی ایجاد میکنیم وفرهنگ پدران خودرا زنده میسازیم وسلاح ما تقوا وپرهیزگاری تحت لوای اسلام است!؟و..."که ظاهرأ؛جالب معقول پذیرفتنی واحساساتی وجلوه گریک الهام خوب درهمچولحظات وحالات پراشفتۀ کنونی برای مردم بی الائیش وساده وپاک طینت مسلمان ومتدین ما میتواند یک انگیزه باشد.واما اینکه درهمین اوضاع واحوال وشرائیط کنونی این اهداف بزرگ ومأمول نیاکانی؛چگونه با کدام تدابیرومیکانیسم علمی وعملی زنده شده ویا زنده واحیأ میگردد وپاسخهای واقعأ کوبنده درمقابل توپ وراکت وبمب پاکستانی وپنجابیها داده شده میتواند؛زیاد هم قابل توجه است زیر:...ا

الف:-دران هیچ جای شک وشبه وتردیدی وجودنداردکه مردم ما درغیرت وشهامت وفداکاری ومسلمانی خود درتأریخ گوی سبقت ازهمگانربوده است ونهایت هم قابل افتخاروبالندگی ومباهات هست ودرعمل این فداکاریها وغیرت خودرا با قربانیها به اثبات رسانیده است.واما اماده گی این (شرائیط عینی) کنونی نیز به این مفهوم نیست که هزاران هزار نفرتحت یک شعاروقومانده بطوردراماتیک وسیل اسا باهم یکجا متحد؛منسجم وانهم بادست خالی مقابله بسوی راکت وتوپ وبمباردمان  نا جوان مردانه وعقده کشایانۀ یک کشور مداخله گروماجراجوی جنگ طلب مانند پاکستان ناپاک؛با این همه نارسائیها،کمبودیها وناتوانیهای نظامی جنگی ونبود وحدت ملی  که یگانه وسیلۀ پیروزی وتعین کننده هست وبا ده ها مشکلات وممانعتهای دیگربطور کورکورانه به حرکت بافتد که بویژه ازدید گاه یک کارشناس ورزیدۀ نظامی دشواراست که  بدون حل این همه مشکلات؛ بپذیرد.واقعیت عینی وروحیۀ مسلط فعلأدراین شرائیط اینست که دولت با همه توپ وراکت ونیروی نظامی خود مردم رادرست ونارمل منسجم وحتا به خدمت عسکری که وظیفۀ قانونی ویک مکلفیت ملی وحتمی فردفرد این وطن است به درستی جلب وجزب کرده نمیتواند؛باوجود همه امتیازات ومعاشات و تعلیامات وتجهیزات مدرن که ازطرف نیروهای بین امللی ناتو وامریکا وچهل کشوردنیا نیز حمایت میگردد؛موئفق نیست؛چگونه امکان داردکه این چهل هزارنفر بدون هیچ امتیاز وحمایت وسلاح ومهمات بشکل سیل اسا ودراماتیک دریکجا به ان واحد جمع میشوند واین امرتأریخی را معما گونه وموفق انجام میدهند؟ا

ب:-درحالیکه حتا دریک جلسۀ عادی؛دعوتها ویا معرکه ها ومحافل عادی جمع کردن چهل نفر به معضلات گوناگونی با بی میلیها وبا بیعلاقگیها وبا بی وسائیل وبی وسائیطیها نبود ترانسپورت منظم ومساعد وبه بی امنیتی وبی مصئونیتیها ونبود خدمات لازم وضروری دوامدار بامصارفات وهزینه های گذاف ان؛نبود تعین مکان ومقرمطمئن سازماندهی؛عمله وفعله ومسئول انسجام وانتظام ورهبری کنندۀ ان؛اعاشه واباطه وبه ده ها نوع خدمات وفعالیتهای بلا توقف مبرم وضروری دیگرلوجیستیکی نیازدارد وبه مشکل منسجم ومتشکل میشوند.این چهل هزارنفرباچهل هزار فلاخون ویا باهروسائیل دگرباکدام وسائیل ترانسپورتی زمینی یاهوائی وبا چه نوع ارتباطات،سازماندهیهای اشاره شده ودرطی چند مدت وباکدام مصارف وهزینه به کدام مقرومراکزتجمع ازکدام مردم وازکدام مناطق ویا سراسری کشوروتوسط کدام اشخاص وکادرهای رهبری کندۀ وفرماندهان محبوب دربین خلق؛برای چند روز،هفته یا ماه ها وباکدام اعاشه واباطه وبا کدام تعلیم وتربیه وتجهیزنظامی وده ها کدامهای دیگر وانهم درشرائطی نفوذ قوی جواسیس -ای-اس-ای-پاکستان ،طالبان وحزب اسلامی حکمتیار وبا ده ها نابسامانیهای مملو ازبی اعتمادیها وبی اعتباریها،بی اتفاقی وازهم پاشانی جامعه که حاصل مداخلات ودست اندازیهای پاکستانیها عربیها وانگریزیها وسائیردشمنان داخلی وخارجی طی این مدت طولانی برای جلوگیری از همچو وحدت وخیزشهای مردمی ما محسوب میشود؛سمت وسو ،سوق وبیسیج واستقامت داده شده است؟؟؟ وامروز درکدام موقعیت قرار دارد ودرکجا هست؟

ت:-ایااین حرکت  بااین همه نواقص وکمبودات خود یک حرکت تحریک امیزوماجراجویانه  بخاطرتحریکات وتشویقات بیشترپاکستان ونظامیان تیروریست وماجراجوی ان وایجاد عقده های کوروتازه درمقابل مردم ما تلقی نمیشود؟ وزمینه ها وبهانه های دیگرومداخلات کاملأ رسمی شده ومشروعیت داده شده وجنگ کاملأ عیارتمام بداخل افغانستان نمیگردد؟.وآیا پاکستان تحت این بهانه افراطی ترین تیروریستهای اجیرخود مانند شبکۀ حقانی وطالبان وحزب اسلامی حکمتیارکه دربخش اعظم دولت درمرکز وولایات نفوذ هم دارد وسائیر تیروریستهای تازه نفس خودرا آیادراین مناطق اشغال شده به سرعت داخل وجابجا نمیسازد وبعدأ به مردم جهان چنین وانمودنمیسازدکه تیروریسم درداخل افغانستان است نه درداخل پاکستان؟؟؟؟؟!!-واما پاکستان که تاهنوز ازموجودیت طلبان وبن لادن رهبرالقاعده که درآبیت اباد پاکستان درنزدیکی -ای-اس-ای ودرپناه ان قرار داشت وتوسط امریکائها کشته شد وباعث تنشها وپیچیده گها درمناسبات و حتاباعث اخطارها ومخالفتهای شدید پاکستان ونظامیان ان علیه امریکا گردید وسائیر تیروریستهارا انکارمیکند وچنانچه که چندین بار انکارخودراقبلأ نیزدرزمینه اعلام نموده است.واین یگانه پلان واهداف شوم پاکستان است که میخواهد پایگاه وپناه گاه های تیروریستهارا درداخل افغانستان انتقال دهد وتوجه جهانیان وقوتهای بین امللی را

 

متوجه ان گردانیده ؛جنگ را بازهم برای قتل وکشتار بیگناهان دراین مناطق انتقال وبه گونۀ دیگری دوباره اغاذ نماید. کی تضمین کرده میتواندکه پاکستان دربرابرمشت خالی مردم غیرت مند ما این پلان  شوم مداخلا گرانۀ خودرا به راحتی واسان وبدون کدام بیم وترس ازدولت ناکاره وفاسد-فاشیستی ناتوان وحامیان بین المللی رفته درسکوت وخموشی معنا داران وبدون ترس ازهیچ مرجع قدرت عملی نمیسازد وچنانیکه تاکنون چنین چیزروان است؟؟؟

ث:-آیا این حرکت با یک شعار خشک احساساتی واغلبأ گفت که ماجراجویانه با دستان خالی دربرابربمب وتوپخانه ووسائیل زریهی وراکت اندازی واسلحۀ ثقیل پاکستان اتومی نیست؟-آیا تضمینها وجودداردکه مردم ما بااین تقابل وجنگ به رسم نیاکان واجدادما تحت همین شرائیط وحالت دردفاع ازمیهن پیروز میشوند؟ ویا باقیمانده مسلمانان این سرزمین نیز نابود ساخته میشوند وبه یکه تازی وخرتازی پاکستانیها این مزدوران وفادار انگریزمیدان داده نمیشود؟-ودرواقع باید اذعان داشت که:همچو اقدامات برای تحقق اهداف شوم تجزیه طلبانۀ برخی گروهکهای فاشیستی ونازیستی های افراطی برای اصل تحقق شعار"لروبرپشتون؟!"ومسئلۀ"کانفدریشن؟!"بی معنا وغیرعملی یک مفکورۀ صد درصدباطل حکمتیار که به معنی ان نیز نمیداند وفلأ نیزحالا ازان صرف نظرنموده است ویا صوبۀ ششم پاکستان انگریزی به دستور-ای-اس-ای- وتجزیۀ واقعی افغانستان با طرح تحریک امیزانگلیسی به  هشت منطقه یا مملکت مختلف تحت نام فدرالیسم برای جلوگیری ازطرح واقعبینانۀ"فدارالیسم پارالما نی غیرمتمرکز" دردستور روز قرارنگرفته است؟؟؟

ج:-زیرا به اصطلاح بازهم امریکا با هزاران تلاش زمینه هارا برای( امضای پیمان استراتیژیک درداخل افغانستان وبا کشتن اوسامه بن لادن  وتضعیف سازمان تیروریستی القاعده وتضعیف روحیۀ رزمی طالبان  وگروه تیروریستی حکمتیار وبه حاشیه راندن ان درمذاکرات متعدد صلح وخدشه دارشدن مناسبات وتأمل احتیاط امیزامریک با پاکستان دروغگو وکاذب دردوستی خودبا امریکا وتأمین روابط ان باهندوستان  وتا اندازۀ باچین وروسیه واسیای میانه  نسبت به یک دهه قبل که بویژه دردوران حکومت رئیس جمهور اوباما ظاهرگردید و برخی اقدامات وتلاشهای دیگردرراه مذاکرات صلح دیگروغیره )که برای شکست خود طی یازده سال جنگ با تیروریسم بخودبه اصطلاح"یک بینی خمیری"تیارکرد.واما انگلیس مکار وماجراجووشیطان درجه یک جهانی با همه تلفات وضائیعات وخسارات وتلاشهای مذبوهانۀ خود که امریکا وجهان را با همه منافقتها به  ایجاد ماجراجوئی وجنگ وتوسعه طلبی تشویق میکرد ومیکند؛ازاین معرکه ومیدان جنگ یازده ساله بادستان خالی وشرمنده وبازهم مفتضحانه ورسواترازشکست دوران "سه جنگ افغان وانگلیس"وبی دست اویزترنسبت به امریکا وناتووبا سرخمی ازکشورما برون میشود.وبویژه درطی یازده سال جنگ فتنه گرانۀ خود جزتلفات وضایعات سنگین وسازشها باتیروریستهای طالب خود به بازیهای چندبعدی وبویژه تسلیم ولسوالی موسی قلعه ولایت باستانی هلمند به طالبان درخفا؛دیگرچیزی به ارمغان ندارد که به مردم خود داشته باشد وبه انها سوغات ببرد.ورسواترازجنگهای افغان وانگلیس کذشه کشورقهرمان مارا با سرخمی وشرمنده گی ترک میگوید که درحقیقت امراین(چهارمین واخرین شکست مفتضحانۀ انگلیس)است که ثبت اوراق زرین تأریخ پرافتخارافغانستان  میگردد.لذا خودرا درنقش ودرجامۀ جامعۀ مدنی ودرلباس پیروان نظام مردمسالاری"فدرالی پارالمانی غیرمتمرکزانحصاری انتخاباتی"که یگانه راه نجات مردم ازاین بحرانات مزمن وممثل مشارکت ملی واتحاد ووحدت ملی شمرده میشود؛طرح تجزیۀ افغانستان را به هشت منطقۀ جدا ومستقل مانند ممالک جداگانه که ازخود روئسای جداگانه وقوانین اساسی کاملأ جداگانه داشته  ومستقل باشند به پیش انداخته است که بااین تلاش وطرح میخواهد نظام فدارالی مردم سالاررا بدنام سازد. وهرگا ه هدف ان از8 منطقه ویا ولایات ویا ذون تحت قانون اساسی حاکمیت مرکزی باشد این طرح شکل ذونها را خواهدداشت که یک طرح تازه وابتکاری نبوده؛بل دردوران سردار محمد داود نیز این ذونها شکل کرفته بود وبویژه درنظام بعدی"حاکمیت دموکراتیک ومترقی"این واحد تشکیلاتی درذونها تقسیم وبا صلاحیتهای معینی تحت رهبری حاکمیت مرکزی  بامتمرکز سازی قدرت با واحد های فرعی اداری وتشکیلاتی نظامی ولایاتی خود فعالیت مینمود که کدام کشف جدیدی نیست؛که میتوان با (انتقال وملی سازی قدرت و صلاحیتها ی انحصارشدۀ مرکزی  با مسئولیتهای معین ان به شکل فدرالی پارالمانی غیرمتمرکز انتخابی شورائی باایجاد شورا های ولایتی به ارادۀ مردم ازمحلات به طرف شهرها دموکراسی را پیاده نمود که امروز هم این شورا ها عملأ وجود دارند اما خلاف قانون وارادۀ مردم بی صلاحیت هستند که به انهاباید صلاحیتهای انحصاری مرکزی انتقال داده شود که با طرح جدائی طلبانۀ انگلیس ازریشه درتفاوت قرار میگیرد .ومنحیث واحد های خودگردان فدارال تحت حاکمیت فدرال مرکزی  بادست ازاد فعالیت نماید تا افغانستان را از تجزیه درداخل این نقشۀ به رسمیت شناخته شدۀ جهانی جلوگیری نموده وزمینه های هرچه بیشترایجادوحدت ملی ومشارکت ملی ورفع بحرانات درسراسرکشوررا فراهم نماید)واگر اهداف شوم انگلیس ازاین طرح"یعنی حق تعین سرنوشت این هشت منطقه تا سرحد جدائی"باشد وبر اساس ان این هشت مناطق بخود ازادی واستقلال سیاسی-اقصادی-اجتماعی ونظامی مجزا ازاین نقشۀ کنونی ورسمی افغانستان را تقاضا نمایند وانهم به دستورانگلیس؛این یک خیانت بزرگ وغیرقابل عفو وتحمل به فردفرد مردم افغانسان بوده که مردم افغانستان به جدائی ازهمدیگر وتجزیه را همیشه محکوم نموده اند وهیچ قدرت شیطانی نمیتواند انها را به بهانه های مختلف ازهم جدا وتجزیه نماید.وانگلیس اگرصدبارهم این شعاررا بدهد مردم با گوشت وپوست خود مکاره گریها وحیله گریها ی انرا به خوبی درگ مینمایند واز قبل میشناسند که به موجب ان بیشتربرضدان متشکل خواهند گردید.وانگلیس نمیتواند با این طرح   خود؛نه راه برگشت ناپزیر دموکراسی نسبی وآزادی مردم وراه مردم سالاری وفدارالیسم پارالمانی وشورائی درفرایندسیاسی را برای ایجاد وتحکیم وحدت ملی  سد شود ونه با این نیرنگها حتا برای شکست افتضاح امیز خود  به اصطلاح یک"بینی خمیری؟!"هم تیارکند وهمان طور که بود رسوای دررسوا وبدتر ازقبل خود این خاک را با صد افسوس وارمان وسرخمی وشرمنده گی ترک خواهدکرد؟ا

د:- یعنی خلاصه اینکه آیا این حرکات وخیزشهای احساساتی  واستفاده ازاحساسات پاک ومقدس مردم بدون یک تدابیرمشخص عملی وسنجشهای درست وسازمان یافته  ومنظم چون یک حرکت نظامی مجهزرا دردفاع از میهن نمیخواهد؟ وآیابدون این تجهیزات وامکانات واغلبأ شکل یک مظاهرۀ احساساتی خشونت امیز وماجراجویانه را نخواهدداشت ومردم بجان رسیده وفدائیان راستین ما بمثابۀ لقمه گوشت تیار دهان توپ پاکستانیها وپنجابیها واین ماران سیه زخمی وعصبانی پرعقده ولجوج تیروریست انها قرار نخواهندگرفت؟-ذ:- سوال اساسی دراین جاست که؛که چرا این چهل هزارنفرقبل از همه بطوردستجمعی ومتحد بشکل قانونی ان مراجعه نموده دروازه های رئیس جمهورکزی وپارالمان افغانستان را دق الباب نمیکنند وابراز احساسات نمینمایند؛وانها که قصد نبرد باپاکستان ودفاع وطندوستانه ازمیهن به خون نشتۀ خودرا دارند؛چراازدولت سلاح ومهمات درخواست نکردند ودرتحت اداره ومدیریت دولت بطورمنظم درکنارقوای مسلح(اردو وپولیس وامنیت ملی)مانند نیاکان مقاومت وایستادگی نموده؛امر اور وسوق الجیشی وامرسفربری درکنار قوای مسلح مانند دوران حکومت سردارمحمد داود ازطرف دولت رسمأ به مردم اعلام نمیشود تا غیرت افغانی خودرا یکباردیگرتبارز بدهد.هرگاه دولت خیانت میکند وحتا بشمول پارالمان دیدیم که که برخی ازاین جنبشهارا به دست خارج داشتن ان محکوم کردند.وبنابرروابط مستقیم وغیرمستقیم برخی حلقات ومهره های مهم دردستگاه فاسد-فاشیستی که با پاکستان خون اشام ونظامیان تیروریست -ای-اس-ای-سکوت کامل وخموشی را اختیارنموده واین باعث تجاوز ومداخلۀ بیشترپاکستان درداخل کشورگردیده وخاک فروشی میکنند وازننگ وناموس خود دفاع نمیکنند؛درقدم نخست بایدکه به حساب این دولت ضدمردمی وضدملی وضد وطن رسید وبعدأ بایک دولت مقتدربا پایه های وسیع توده ای وملی وبا قوای مسلح بادسپلین واهنین وشکست ناپذیر ملی ووطندوست علیه دشمنان خارجی ومتجاوزین چون پاکستانیها مانند بادران انگریزی شان پوزۀ شان را به خاک مالید. زیرا درموجودیت همچو دولت بیگانه به مردم وبیگانه   پرست که به خاطرمنافع ملی پاکستان منافع ملی ومصالح کشور استقلال وامنیت رابرهم وزیرپامینماید؛به ان چه ضرورتی است که هرعمل احساساتی وطنپرستانه وازادیخواهانۀ مردم  ویا هرحرکتی که باشد وضد مردم ما ومنافع ملی کشورباشد همه را با سکوت وخموشی ارتجاعی وتسلیم طلبانه ومحفظه کارانۀ ضدملی وضد دموکراتیک پاسخ داده میشود وروحیه های رزمندگی وشهامت مردم ما تضعیف ساخته میشود ودرعوض بااین خموشی وسکوت روحیه ومورال دشمن وتیروریسم پاکستانی عمدأ  تقویت داده میشود تا بیشترمردم مارا پایمال کنند.ودرعوض بااین سکوت وخموشی مرگبار احساسات مردم سرکوب وبه بی غیرتی سمت وسوداده میشود.ا چگونه میتوان درموجودیت همچویک دولت مزدور صفت فاسد-فاشیستی غارتی ازوطن واز ننگ وناموس خودمردانه ودلیرانه دفاع موئفقانه به عمل اورد.؟ دولتی که سراپا تارپود ان با فساد ونژاد پرستی وزبان ستیزی وجاسوسی نسج وبافت خورده وبه ده ها رشته به پاکستان وبه بیگانگان واجنبیها وابسته است وبا صدهارشته تار جولامانندی درگرو مافیای فساد وقچاق مواد مخدر وجنایات وغارت دارائیهای عامه وجاسوسی گرفتار وحتا تقرر های مقامات کلیدی وارگانهای امنیتی کشور هم طبق دلخواه نظامیان پاکستانی وشبکۀ تیروریستی وخون اشام -ای-اس-ای- که قرار اظارات ژورنالیست معروف وعضو مخفی ان که میگوید":...حساسیت برانگیزاست،دولت افغان باید درانتخاب وجابجا سازی کادرهایخود دردستگاه دولتی محتاط باشد که باعث ازردگی استخبارات پاکستان و-ای-اس-ای-نگرددو..؟!"ودولت وابسته هم با اختیارخموشی وباسرخمی خود  انرا تأید واستقبال وعملی سازد؛دیگرچه امیدی ودلبستگی مردم به این دولت باقیمانده است؟؟؟باید که دولت ازاین حالت وموقف بیطرفی خودرا بیرون بکشد ؛یا پاکستانی بودن خودرا اعلان کند ویا طرف مردم خودرابگیرد وتا مردم به تکلیف خود بدانند!-وقتا که جنایت کاروقاتلین اصلی مردم افغانستان چون پرویز مشرف جنرال  منفورورئیس جمهورمخلوع  پاکستانی   که به  اساس   گزار شات خبررسانی "ایسنا"در/12/نومبر/12بخاطرپرده پوشی وبرای کنارزدن خیانتها وجنایتها وفجائیع بیشمارخونین خود که عامل اساسی برهم زدن صلح وثبات ورسوای عالم دراین منطقه وجهان گردید؛که باید به محکمۀ بین امللی کشانیده شود هشدارمیدهدکه:"..افغانها جبهۀ غربی پاکستان وکانون حساسیت ودرتوجه ماست وپاکستان نیازمند ایجاد یک دولت تحت فرمان اسلام اباد درکابل است...ارتش ونظامیان ودولت کابل تحت سلطۀ پنجشیری ها هستند...دهلی نو واسلام اباد جنگ پنهانی را درافغانستان توقف دهند..وو..." که این داوری را به مردم افغانستان وجهان میگذاریم.که این سیاه مارزخمی پاکستان ازروی عصبیت وشرمنده گی وحیثیت باختۀ منافق عقده کشائی نموده است وازشعلورنگهداشتن نفاق ودامن زدن به منازعات ملی ما وظاهرأ حامی نشان دادن خود ازیک قوم حاکم دردستگاه فاسد-فاشیستی ؛سخنان توهین امیز وحقارت کننده را به جانب افغانی نثار مینماید وبا پرروئی ودیده درائی منافقت وشیطنت مینمایدکه همه راشفاف بیان نموده است ؛دیگر چه جای تبصره باقی میماند؟!-"اگردرافغانستان کس است این یک حرف اشاره بس است.."!اگر حداقل دولتی درحد داشتن یک صبغۀ کوچک ملی هم میبود خموش نمی نشست.هرقدرهم خائین قاتل  فاسد وغارتی نسلکش ونژادپرست وچها عیب شرعی دیگرهم میبود صدای خودرا میکشید.واین دولت واقعأهم اگر وابسته نباشد درمقابل این توهین ودشنام وناسزای تحریک امیز وماجراجویانه یک جنرال سفاک خون اشام وخائین ومنفور وبا این چلینج اشکارای مداخله گرانه اعلام میداردکه"به دولتی تحت فرماندهی اسلام آباد درافغانستان نیاز است>!!!...بخود ننگ ومرگ میدانست واز هزاران رشته غیرت افغانی حد اقل یک رشته باقیمانده باشد؛باید صدای زنده بودن وحاکمیت داشتن واستقلا وتمامیت ارض جداگانه ازپاکستان را  ؛و غیرمنسوب وغیروابسته بودن خود به پاکستان ومزدوران انگلیسی ان را به سط ملی وجهانی بالا میکرد.ا

ز:--زیادکه دم ازغیرت افغانیت میزنند وقت وزمان انست که بجای شملۀهای بلند وطول وعرض ریش یک سانتی به غیرت افغانی بافزاید وحد اقل چیزی وحرکتی واقدامی بپاس خون ملیونها انسان بیگناه که تحت نام جهاد اسلامی دراین سرزمین ریخته شد دربرابر این همه مداخلات وکشتارها وتوهینها وتحقیرهای دال خوران پاکستانی ازخود تبارزداده وحد اقل اعتراضات شدید خودرا بدون فوت وقت به این تحریکات ماجراجویانه ی پاکستانیها به شورای امنیت ملل متحد تقدیم میکرد واین جرنیلها وکرنیلهای سفاک را به محاکمات بین المللی میکشانیدند که درسطح جهانی هیچ رهبر وجنرال حتا "میلاسویچ"رهبریوگوسلاویای پیشین تا این حد جنایت نکرده است به جزای اعمال شان برسانند تا به دیگرجنایت کاران  ان نیز عبرت گردد.وهمچنان درسطح ملی منحیث یک رئیس دولت ورئیس کل قوای مسلح درکشور وظیفتأ وقانونی یکجا با همه نهادهای معتبر پارالمانی مردمی،احزاب سیاسی ونهد های اجتماعی ومدنی وحقوقی جدأ داخل اقدام میگردید واعتراضات خودرا بالا میکردکه متأسفانه چنین یک ماهیت ملی وغیرت افغانی دروجود این دولت ناکاره وبیکاره وبی کفایت سراغ نمیگردد.ازان روست که مردم ما هرروز پایمال وهتک هرمت میگردند.ا

ادمه دارد....و

 

نومبر/23/12


November 24th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات